از خاکيان ندانم
ساحل به او چه ميگفت ؟
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ ميکوفت
خود را هلاک ميکرد ؟
واي ستايش خيلي خوشحالم که قبول کردي
ل ااااااااااا و يييييييييييو
مطمئنم که يه گروه بزرگ و خوب ميشه همين که اسمت تو گروه هست خودش کلي خوبه.
پس کاري ميکنيم که هر وقت مياي از همه چي با خبر شي.
سلام خدمت خواهر گلم.ممنون که به وبلاگ خودتون سر زدين.موفق باشيد.التماس دعا.
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام ستايش جوووننن
خوبي خواهري؟؟ بخدا چند روزه هي ميخوام بيام نميشه. معلوم هست تو کجايي؟؟؟ ميدونستم بري تيزهوشان اين دوستاي ناباب ميشينن زير پات تا منو يادت بره!....
بغضمو خوردم تا جلوي جمع زشت نباشه گريه کنم!
راستيييييييييييييييي تو چرا تولدمو تبريک نگفتيييييي؟؟؟؟؟
خيلي بدي اصلا باهات قهرم...
خدافظ
سلام دوست عزيزم ستايش خانم
شعر قشنگي بود احسن به اين حسن سليقه تون براي انتخاب شعر به اين زيبايي رو تبريک مي گم.
احسن به اين شاعرا که اينجوري با کلمات بازي مي کنن و باعث به وجل درآوردن و پرواز روح آدمي مي شن.
موفق باشي