سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آوای قلبها...

سلام

امیدوارم حال دل همتون خوب باشه...

امروز خیلی اتفاقی بعد از سال ها یاد اینجا افتادم...

به سختی و بازیابی چنتا کلمه عبور تونسم وارد شم...که ففط بگم

زمان چقد زود میگذره

و طی این گذشتنش چقد چیزا رو عوض میکنه...چه چیزایی که نمیبره با خودش و چه چیزاییم که نمیاره...

یادش بخیر اون موقع باید پشت این صفحه های crt گنده میشستیم و جیغ جیغای dial up رو گوش میدادیم تا وصل شه

الان هرجا با یه گوشی فسقلی راحت میتونی بیای...

اون موقع وبلاگارو واسه دل خودت مینوشتی

نه جلب توجهو جذب فالوور و گرفتن تبلیغ...اون موقع ها همه چی خالص تر بود...بی ریا تر بود...

اون موقع هامجازیا خیلی واقعی تر بود

اما الان تو این دورهی نمایشای مسخره...وب خیلی کمرنگ تر شده..

هر کی با یه گوشی دستش تو 100 تا شبکه مجازی خودشو سرگرم میکنه...

این وبلاگ خیلی خاطره های تلخو شیرینو برام رقم زد...خوشحالم ساختمش...دلم برای همه ی دوستای گلم اینجا تنگ شده...دست خدا به همراهتونگل تقدیم شما


نوشته شده در سه شنبه 96/11/10ساعت 5:30 عصر توسط ستایش نظرات ( ) |

 

بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه....

مصریا یه عالمه الهه دارن که هر کدوم  الهه ی یه چیزین

و یه سری خدایان نه گانه که را یکی از اوناس

از اونجاییکه خورشید نورانی و درخشان بوده وهمش هم از شرق طلوع و در غرب غروب میکنه و اینکه از نیاکانشون شنیده بودن که خورشید همش همین مسیر و روندو داره طی میکنه

واز روی جهل و نادانی نسبت به این امر شروع کردن به غصه ساختن واسه خودشون که اره تو اسمونا  یه قدرت خاصی اینو هدایت میکنه ولی چطور میشه که دوباره از شرق طلوع میکنه؟

پاسخ هوشمندانه ی مصریان باستان :خدای خورشید سوار بر قایقش که به قایق میلیونها سال معروفه (به دلیل اینه میلیونها ساله که این مسیر رو تکرار میکنه)

قایق میلیونها سال

شب ها باید از دنیای زیرین(دنیای مردگان) عبور کنه که دارای 12 اسمانه وبه اسمان دوازدهم برسه تا دوباره طلوع کنه و باز هم از اونجایی که در دنیای زیرین حشرات ومارها نماد پلیدی و تاریک میشن پس باید یه سری از الهه ها خدایان دیگه به اون به پیوندن!!! من جمله همین ایسیس واسیروس و حتی ست چون قبل از شکست مصریا نماد خوبی بوده اما بعد از شکست ادم بده میشه!!!!همسرش نات هم که باید باشه و نشانه ی حکمت و خردو دانش که همون توت یا خدای ماه باشه!!!!

the boat

که به شکل لک لکه(چون منقار خمیده اش مثل ماه نو میمونه!!!)

این تصویر:

thot

ووقتی به اسمون هفتم میرسن باید با ماراپپ بجنگه ماره هم خودشو حلقه میکنه و دور خورشید بالا سر را میپیچه و خودشو گاز میگیره تا اونو نا بود کنه

این تصویر

horus

اما بعدا یادشون میره ماره رو بردارن و مار نمادپادشاهی و سلطنت میشه!!!!بعد ها هم که با هروس یکی میشه

یه افسانه دیگه م میگه که هروس25 دسامبر دقیقا زمانی که سه ستاره که به نام سه پادشاه معروفند(there kings)در کمر بند جبار یا همون صورت فلکی شکارچی با ستاره قطبی تو یه راستا قرار میگرند  و همگی به مکان طلوع خورشید در ان زمان اشاره میکنند!!!

اما اسیریس بعد از زنده شدنش در دنیای مردگان میمونه و پادشاه اونا میشه و به اونها جاودانگی میبخشه در صورت راضی کردن خدایان برای اسحقاق این امر!!!

و ایسیس هم که یکی دیگه از خدایانو فریفته بوده و تونسته بوده به کلید و معمای هستی پی ببره و علم جا دو رو داشت بهیه ملکه مقدس تبدیل شده ومیشه مادر بیوه ی تمامی فراماسونر ها!!!! که براش مجسمه ی ازادی رو میسازن ومیگن این همون معشوقه ی اسکندر مقدونیه که اسکندرو به اتش زدن ایران واداشته!!!!!

liberty-statue

این هم ایسیسه که یه خورشیدو در بین شاخ های گاو به همراه داره

isis

اللهم عجل لولیک الفرج


نوشته شده در پنج شنبه 90/10/29ساعت 6:19 عصر توسط ستایش نظرات ( ) |

 

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

همونطور که دیدید تمام بد بختی ها تقریبا از مصر سر چشمه میگیره!!!!!(شوخی بود شیطان براش فرقی نداره همه رو منحرف میکنه...)

پس بیشتر راجع به اون توضیح میدم

البته افسانه ای زیادی وجود داره که هر کدوم یه چیزی میگن کلا همه چیز قاطیه

طبق یکی از افسانه ها گب خدای زمین ونات همسر خدای خورشید(را) عاشق هم میشن وازدواج میکنن و چهار تا بچه به نام های

اسیریس (پسر  osiris)

osiris

ایسیس (دختر isis)

isis


ست (پسر seth)

سمت چپseth

نفتیس (دختر Neftis)

Neftis

به دنیا میارن

ایسیس و اسیریس  و ست ونفتیس با هم از دواج میکننن!!!!(خواهر و برادر با هم اشنا نیست؟خانواده سلطنتی....!!!)

اینم خانواده ی سلطنتی مصر باستان!!!

royal family

اسیریس یه پادشاه خوب بوده وبه مصریا فرهیختگی وکشاورزی ودامپروری اموزش میداده ست که بد جنس وحسود بوده میاد و چون نمیتونسته شخصا اونو بکشه با یه ملکه ای و 72 تا از خدمه ها وایناش فکراشونو رو هم میریزن ویه جعبه ی خیلی زیبا درست میکنن وبعدش یه مهمونی خیلی بزرگ ترتیب میده و دادششو دعوت میکنه و میگه این جعبه مال کسیه که این تو جاش بشه!!!!!

همه میرن اما جا نمیشن چون دقیقا اندازه اسیریس بوده

وقتی اسیروس میره توش فوری درشو میبنده وروشوسرب میریزه

و میندازتش تو نیل ایسیس کلی غصه میخوره ومیره میگرده و با کمک جادو جعبه رو پیدا میکنه و نفتیس که کارای بردارش و به عبارتی همسرشو میبینه از خونه فرار میکنه و به ایسیس پناه میبره و به اون کمک میکنه

بعدش یه روزی ست جعبه ی خیلی قشنگی رو میبینه یادش میوفته که این همون جعبه هست که اسیروس رو انداخته توش

جعبه رو باز میکنه و اسیروس رو 14 تیکه میکنه

باز ایسیس بد بخت میره کلی میگرده و هر تیکه رو پیدا میکنه وبا کمک نفتیس اونا رو مومیایی میکنه وکنار هم میذاره!!!!وبا سحر و جادو بهم وصلشون میکنه و اسیروس دوباره زنده میشه البته یه تیکه ی اسیروس پیدا نمیشه که بدون اون نمیتونستن فرزند دار بشن

وا اون این قسمته

obelisk

تعجب نکنید این خیلی واسشون مقدسه!!!و خیلی جاها هم دیده میشه

اسمش ابلیسکه(obelisk)

و بعد از این ماجرا ایسیس از اسیروس فرزند دار میشه!!!!(خوشم میاد خدا همچین میزنه تو دهنشون که دیگه حرفی برای گفتن نمونه!!!!عیسی پسر مریم)

اسم این فرزند پسر میشه هروس (horus)که بعدا با عمو ودر عین حال(با حفظ سمت!!!!)داییش میجنگه و پیروز میشه و دوباره پادشاهی رو پس میگیره وتو مجلس خدایان هم با طرفداری را تبرئه میشه!!!!البته اون تو این جنگه اسیب میبینه و چشم چپش که نماد ماه بوده کنده میشه و بعد ها با خدای خورشید (را)یکی میشن و نتیجیه اش میشه این

ra eye

تک چشم نورانی که همه جا می بینید ش!!!!!!!!!!!!(کاملا اتفاقی!!!)

اما خدای خورشید یا را کی بوده؟

ادامه دارد

اللهم عجل لولیک الفرج


نوشته شده در پنج شنبه 90/10/29ساعت 6:10 عصر توسط ستایش نظرات ( ) |

 

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

توی مطلب قبل راجع به شوالیه های معبد یکم توضیح دادم

شوالیه های تمپلر و هاسپیتالر

البته جنایت های زیادی هم بعد از شکسته شدن محاصره انجام میدن

و هزاران هزاران نفر رو میکشن... در تاریخ اومده که انسان ها رو میکشتن وتیکه تیکه میکردن و بصورت تپه تپه بوده

مثلا یه تپه دست بوده یه تپه پا یه طرف کله  هاو.....

توی همین کتاب شوالیه های معبد نوشته که در بیت المقدس خون تا لجام اسب ها بالا اومده بود.....................

البته این ها به دستور پاپ و با ایمان به اینکه میخوان کفار رو نابود کنن به جنگ میرن

برای مطالعه بیشتر میتونید به کتاب شوالیه معبد مراجعه کنید

توی مطلب قبل به یهودیان و خاخام هایی که کابالا رو فراگرفته بودند وموجب پیدایش فراماسونری شد

کابالا فقط بر اومانیسم(انسان خدا محوری) تاکید کرده و میگه خدایی وجود نداره همه چیزتویی تنها انسان تو(اسیبی که خود شیطانو زمین زد....تو تو تویی تو بالایی من عاجزا خواهش میکنم انقدر من من نکنید شیطان بود که گفت من واز اون مقام بالا  رانده شد)

اما منشا کابالا....

هنگامیکه حضرت یوسف (ع) میرن مصر واونجا عزیز مصر میشه و....(خودتون بهتر میدونید) وبنی اسراییل هم میرن اونجا

بعداز حضرت یوسف یهودا(همون برادر بد جنسه که موجبه گذاشتن حضرت یوسف توی چاه شد) رهبری بنی اسراییل رو بر عهده میگیره(اولین انحراف) سپس بنی اسراییل مورد ظلم وستم فراعنه قرار میگره

چندی بعد حضرت موسی(ع) مبعوث میشه....وبه فرمان الهی وبر اثر ظلم فراعنه به کنعان باز میگرده

و برای قومش معجزه میکنه دست میکنن زیر عباشون دست نورانی میشه.... عصا اژدها میکنه.....و.....اب رو میشکافه....تصور کنید از وسط دریا رد بشین اما وقتی سی روز بشه چهل روز

.

.

.

گوساله پرست میشن!!!!!!!!!!!!!!

پرستش گوساله

بله همه ی اینا از اموزه های مصر باستانه که دیگه چیز عادی براشون بوده و به به خدا ایمان نداشتند

قران سوره صبا ایه 41

روزیکه  خداوند همه ی مردم را به عرصه محشر جمع اورد انگاه بفرشتگان گوید ایا این گروهند که شما را معبود گرفتند؟گویند بار الها تو از هر شرک منزهی تو خدا  و یاور مایی نه ایشان.اینان جن وشیاطین را میپرستیدند واکثرهم بهم یومنون(و به انها ایمان داشتند.)

یکم دیگه میخوام راجع به مصر باستان توضیح بدم

البته در اپ بعدی...

اللهم عجل لولیک الفرج....

 


نوشته شده در جمعه 90/10/16ساعت 6:13 عصر توسط ستایش نظرات ( ) |

 

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

اول یکم حرف دارم شایدم یکم بهونه

چند وقته اصلا حوصله ی نت و بخصوص وبمو ندارم

حس میکردم هیچ مطلب جدیدی برای گفتن ندارم

اما یه فکر جدید به ذهنم رسید

میخوام راجع به دنیایی که الان تو ش زندگی میکنیم حرف بزنم

البته هر چیزی به ی مقدمه نیاز داره

وقبل از اون یه سوال از شما

اصلا اسم کابالا رو هم قبل از این شنیده بودید!؟

نمیدونم من که خودم حدودا دو سه ساله که با این مسائل اشنا شدم درست وقتی که دوستم راجع به شخصی صحبت میکرد که باوجود اینکه پدرش استاد دانشگاهه شیطان پرست شده برای من یه موضوع غیر قابل هضم بود که یه نفربه جایی برسه که شیطانو بپرسته نه خدارو اونم تو کشورما گستاخی تا چه حد تازه بعد ازاون وخوندن کتاب و...وتحقیاقاتو .... فهمیدم که اینکه خوبه وچه چیزای بدتری هم وجود داره ومنشا این جهل بزگ چیه!

من اینجا قصد ندارم که کارشناسانه حرف بزنم واظها ر نظر کنم

فقط یه سری از اطلاعاتو که خودم به سختی پیدا کردم وکلی وقت واسه ی هضمش گذاشتم رو در اختیارتون میذارم وبس!!!

اگه شما هم علاقه مند شدین که خوشحال میشم اگه هم نه وهر کاری خواستین بکنین وچشماتونو به روی همه ی این اتفاقا ببندید

در زمان های گذشته یعنی هنگام جنگ های صلیبی که برای پس گرفتن اورشلیم وبیت المقدس انجام شد

مسیحیان دو دسته شدند

شوالیه های هاسپیتالر(knight hospital) که بیمارستان میساختن وبه مداوای بیمارا ومجروحین جنگی میپرداختن

وشواله های تمپلر(templer knight) که وقتی وارد اورشلیم شدند با عده ای ازخاخام های یهودی که کابالا رو فرا گرفته بودن اشنا شدن خود یهودیا میگن که کابالا سمی یه که وارد رگهای یهودیت شده وپاکسازی اون امکان ناپذیره!!

اونها کابالا رو که منشاش به مصر باستان برمیگرده و پایه واساس اون جادوگری وسحر واموزه های کفر امیز بود رو فرا گرفتند واز اونجایی که معلوم نیست توی معبد سلیمان چی پیدا کردن(البته اونجور که تو قران اومده حضرت سلیمان تمام وسایل جن گیری وساحری روجمع کرد وزیر تختش پنهان کرد احتمال میره که اونها رو پیدا کرده باشن اما تو تفسیر این ایه هر کی یه چیز گفته هیچ قطعیت صد درصدی وجود نداره....و بحث طولانی ای داره)بیخیال

اینها از طرف پادشاهانم ساپورت وحمایت مالی میشدن و وقتی تمپلرا برگشتن اولین فئودالیسم ها و زمین دارا بودن ویه عالمه ثروت داشتن

اونا شروع کردن به کار کردن روی چیزایی که تو معبد سلیمان بهش دست یافته بودن

چندی بعد یکی از پادشهاشون اونا رو بدلیل انحرافات اخلاقی و کارهایی مثل ه م ج ن س بازی و ه م خ واب گ ی باشیطان وجن گیریو.... دستگیر میکنه وخیلی از سرانشونو میکشه و همه ی پولاشونو میده به هاسپیتالر ها تا نگن بخاطر پول اینارو گرفته

هاسپیتالرا هم میرن توی یه جزیره ویه کشور میسازن

عده ای از تمپلرا به اسکاتلند فرار میکنن وپادشاه اسکاتلندم چون با پاپ واون پادشه مشکل داشته وخودشم از نظر دینی اعتقادی نداشته اونا رو راه میده بعد از اون اونا شبکه های مخفی ولژ هاشونو بنا میکنن تادیگه کسی همچین بلایی سرشون نیاره و کم کم پایه های ماسونی وبخصوص فراماسونری رو تقویت میکنن ودر ضمن میرن پدر هاسپیتالر ها رو هم در میارن وپولاشون پس میگرن

اگه عمری موند بازم میام راجع به این مباحث صحبت میکنم

از اینکه اسم ها ومنابع رو نمیذارم معذرت میخوام برای اینکه وقت جمع جور کردن مطالب وذکر منابعو ندارم وپیشنهاد میکنم اگه علاقه مندید سخنرانی های استاد رائفی پور رو گوش بدید البته مستند ظهور هم کار خوبیه از تهیه کنندهاش شخصا قدر دانی میکنم. البته من که کسی نیستم صرفا جهت اطلاع!!!!!!

مقاله های زیادی هم با ذکر اسم ومنبع وجود دارن

اللهم عجل لولیک الفرج

 


نوشته شده در پنج شنبه 90/10/8ساعت 5:5 عصر توسط ستایش نظرات ( ) |

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین(ع).....

اومدن ماه محرم رو به همه ی شیعیان تسلیت میگم

امیدوارم که بتونیم یکم تو این ماه های عظیم اخلاقیات درست وبینش های بزرگ اسلامی رو بشناسیم

مثلا چنتا سوال برامون پیش بیادو به جوابشم برسیم

واقعا چرا امام حسین شهید شدن...چرا همه ی خانواده خودشون رو باخودشون بردن

مگه نمیدونستن قراره چه اتفاقی بیافته ...مگه خداوند بزرگ اینده و فاجعه ای که قرار بوده اتفاق بیافته رو نمیدونستن...

پس چرا

چرا رفتن....مگه اما حسین(ع)چی رو میخواستن ثابت کنن

چی میخواستن به من وتو بگن!!!؟؟؟؟؟؟

اصلا چرا ما هر سال عزاداری میکنیم...بابا 1400سال پیش یکی یکی دیگه رو کشته.....اما خب چرا....اون یه نفر کی بوده هدفش چی بوده

مگه غیر از اینه که ایشون نوه ی پیامبر بودن مگه غیر از اینکه فرزند حضرت زهرا(س) بودن..............

مگه غیر از اینکه رفتن تا نامه ها مردم نامرد اون روزگار کوفه که پدرشونو وبرادرشون رو تنها گذاشتن جواب بدن.............

اخه نامردی تا چه حد...؟!!!!

غیر از این بوده که بگن اسلام تا کجا پیش رفته که میگن نوه ی پیامبر گرامی(ص) کافره؟!!!

فکر کنم هر چی بشتر سوال بپرسیم بیشتر جواب میگیریم

و همه ی اینها تنها درهین جمله ی امام حسین(ع) خاتمه پیدا میکند:"من برای زنده نگه داشتن اسلام و بر پایی نماز قیام کردم"

پس فقط اشک ریختن خالی وبدون معرفت به هیچ دردی نمیخوره...به امید معرفت هر چه بیشتر به پیشوایان بزرگ الهی و اسلام


نوشته شده در یکشنبه 90/9/6ساعت 12:18 عصر توسط ستایش نظرات ( ) |

   1   2   3   4   5   >>   >

Design By : Pichak